پریشان گویی های من

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواجو» ثبت شده است

اکثر ما آدمها دوست داریم اوقاتمان را با کسی سپری کنیم که وجه اشتراک زیادی با او داریم.یا دوستانی با این ویژگی داریم یا به سختی برای یافتن چنین دوستی تلاش میکنیم؛ در حالیکه تقریباهمیشه تنها فردی را که بیشترین اشتراک را با مادارد فراموش میکنیم : خودمان!

چطور میخواهیم اوقات خوشی را برای دوستانمان فراهم کنیم وقتی نمیدانیم چگونه خودمان را خوشحال کنیم؟!

درست است که داشتن فردی که بتوان با او پیاده روی کرد، آهنگ گوش داد ، بستنی خورد( یا ترکیب این سه مورد باهم)  و در مورد فیلم مورد علاقه هردومان حرف زد خیلی کیف میدهد؛ ولی به این معنی هم نیست که وقتی این مخاطبان خاص دردسترس نیستند یا هستند و سرگرم زندگی خودشانند این جور کارها ولذت بردنها دور از دسترس ماست.

با اینکه معمولا فراموش میکنیم ولی مهمترین شخصیت زندگی ما خودمان هستیم که باید آرامش را برایش فراهم کنیم.

پس میتوانیم به جای تنها در خانه نشستن، دست خودمان را بگیریم و ببریم سر قرار با خودمان.

باخودمان برویم لب رودخانه ( حتی حالا که آب باز نیست پل خواجو جای دنجی است)؛ یک بستنی قیفی شکلاتی برای خودمان بخریم و درحالیکه با هندزفری به ترتیب محسن چاوشی، رضا یزدانی و رستاک گوش میدهیم از قرارمان لذت ببریم.

خودمان تنها کسی است که به ما خیانت نمیکند، تنهایمان نمیگذارد و همیشه دوستمان دارد.  هوایش را داشته باشیم.

  • فاطمه حسینی